شبهه: ازدواج کودکان و یا تزویج آنان مبتنی بر دیدگاه فقه و تایید فقیهان موجب آثار منفی و ناگوار و حتی بهره کشی جنسی از اطفال معصوم و نوجوانانی است که درک لازم، رشد کافی و شرایط مناسب را ندارند. آیا یک دختر تازه بالغ مثلا 10 یا 12 ساله آمادگی ازدواج و زناشویی و مسئولیت های آن را دارد؟
برخی این مساله را بر فقه و فقهیان ایراد کرده و مشکل را از سوی آنان تلقی می کنند.
پاسخ:
اولا: فقهای امامیه به رغم جایز دانستن تزویج طفل از سوی ولی قهری، استمتاع را تا پیش از رسیدن به سن بلوغ ممنوع دانسته (طباطبایی¬یزدی، 1409ق: ج2، ص811؛ حکیم، 1404ق: ج14، ص80). بعضی نقض آن را موجب مسؤلیت مدنی شخص تلقی کرده و بروز هرگونه عیب را موجب حرمت ابدی میدانند (حکیم، 1404ق: ج14، ص80)، ثانیاً، همان طور که ادله شرعی (آیات و روایات) و نیز دلیل عقلی اقتضا می کند، معیار اصلی در هرگونه اقدام در خصوص کودکان، رعایت غبطه و مصلحت آنان است و بی گمان این امر مهم تزویج صغار را محدود و حتی ممنوع می سازد. در گفتاري ارزنده از پيامبر اسلام (ص) به اميرالمؤمنين علي (ع) است: «اي علي، حق کودک بر والد خود اين است که اسمي نيکو براي وي برگزيند و به خوبي او را تربيت کند و پيوسته کودک را در وضعيتي شايسته قرار دهد.» (يضَعَهُ مَوضِعاً حَسَناً) (حر عاملی وسائل الشیعه: 15 / 123). فقیهان به این مولفه مهم اشاره کرده اند و در قوانین هم منعکس شده است. از فقهاي عظام، شيخ طوسي، ابن ادريس، علامه حلي و شهيد اول و دوم ـ عليهم الرحمة ـ (طوسي، بيتا: 2/200؛ حلي، 1410ق ، 2 / 212-213؛ علامه حلي، 2 / 135؛ شهيد اول، 3 / 318؛ شهيد ثاني، 1414ق، 4 / 33) رعايت صلاح و مصلحت را در تصرفات ولي درباره مولّي عليه شرط کردهاند و از مرحوم فاضل اصفهاني نقل شده است که متقدّمان فقها بدون استثنا قائل به اعتبار مصلحت و تصرّف ولي ميباشند (انصاري، 1416ق، 152) حتي برخي بر معتبر بودن مصلحت و غبطه مولّي عليه در مشروعيت اقدامات ولي، ادّعاي اجماع کردهاند (حسيني مراغي، 1418ق، 2 / 559) از علماي معاصر نيز عدّهاي به طرفداري از اين نظر پرداختهاند (مکارم شيرازي، 1411ق، 1 / 433).
اما در خصوص ازدواج زود هنگام نوجوانان باید گفت که در فقه اسلامی، بلوغ شرط لازم بسیاری از احکام و مقررات تکلیفی و وضعی میباشد. بلوغ رسیدن بـه مـرحلـه¬ای از سـن بوده که در طی آن دگرگونیهایی در اندام، احساسات و انـدیشـه¬هـای شـخـص پـدیـدار می¬شــود. اگرچه بسیاری فقها معیار اهلیت نکاح، را بلوغ و عدم آن دانسته و به استناد برخی روایات، سن بلوغ را 9 سال تمام قمری برای دختر و 15 سال برای پسر دانستهاند (طوسی، 1417ق: ج3، ص282، نجفی، 1394: ج 26، صص 39-38) اما همان طور برخی از فقهیان و عالمان فرموده اند، رشد نیز در ازدواج و قبول مسئولیت های آن شرط است. در قرآن کریم، از واژه «بلوغ اَشُد» ( انعام، 152؛ یوسف، 22؛ اسراء، 34) استفاده شده است. مفسرین در تبیین معنی بلوغ اشد، دیدگاه واحدی نداشته و برخی آن را احتلام و بلوغ دانسته و عده¬ای به کمال عقل معنی نموده¬اند (طوسی، 1409ق: ج7، ص292) از مجموع آیات و روایات به دست میآید که بلوغ اشد قلمروی وسیعتری از بلوغ جنسی داشته و مجموعه¬ای از تکامل عقلی، درک و کمال نیروهای جسمی را شامل می¬شود. رشد می تواند در اموال و معاملات مطرح باشد، و با نگاهی دیگری مسئولیت های اجتماعی و با رویکری دیگر در نکاح و تشکیل خانواده و هریک شرایط و ملاحظات خاص خود را دارد و از همین رو قانونگذار در اصلاحیه ماده 1041 قانون مدنی در سال 1381، حداقل سن ازدواج را برای دختر 13 سال و برای پسر 15 سال تعیین نمود. البته این سن رشد نکاحی هنوز قابل تامل و بحث است اما نشان می دهد که سن بلوغ نمی تواند شرط کافی برای ازدواج قلمداد شود.
مقداد الفاضل
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید یا ثبت نام کنید .