تمایز بین اهداف و افراد نظامی و غیر نظامی
تفکیک در لغت به معنای رها کردن و جدا کردن دو چیز از یکدیگر است (عمید، ١٣٤٦: ٣٠٨ ابن منظور، ۱٤١٤: ۱۰/٤٧٥؛ زبیدی، ١٤١٤: 13/626) و در اصطلاح حقوق بشردوستانه و طبق ماده ٤٨ پروتکل اول ،الحاقی به معنای آن اسـت کـه طرفهای مخاصمه باید در همه زمانها و فارغ از آنکه ماهیت درگیـری بـه صــورت تهاجمی یا تدافعی ،باشد بین جمعیت غیر نظامی و نظامی دشمن و بین اهداف غيـر نظامی و نظامی تفاوت گذارند و هرگونه حمله خود را تنها متوجه نظامیان و اهداف نظامی کرده و از هرگونه حمله علیه غیر نظامیان و اهداف غیر نظامی اجتناب و آنها را مورد تعرض قرار ندهند. اهداف غیر نظامی شامل افراد غیر نظامی، اماکن و اموال فرهنگی اماکن ،عبادی اماکن ،درمانی محیط زیست و اموال غیر نظامی میشود.
ماده ۵۰ پروتکل اول الحاقی افراد و سکنه غیر نظامی را چنین تعریف می کند: «افرادی غیر نظامی محسوب میشوند که در هیچ یک از طبقات نیروهای مسلح جای نگیرند». اصل کلی در این زمینه این است که مردم غیر نظامی چـون در جنگ شرکت نمیکنند به وسیله حقوق بین الملل مورد حمایت هستند و باید خارج از عملیات دشمن باشند.
اصل تفکیک به عنوان یکی از مهم ترین اصول حمایتی حاکم بر حقوق بشر دوستانه مورد شناسایی قرار گرفته است به طوری که برخی از محققان آن را از اصول بنیادین و آمره در حقوق بینالملل میدانند که استثنایی ندارد (قربان نیا، ۱۳۹۲(ب): ۳۷۹) برخی از پژوهشگران این دیدگاه را از نظر حقوق اسلامی نیز مورد تایید میدانند(سلطان، ۱۳۷۲: ۲۹/۲۳۱). اهمیت این نکته زمانی دانسته میشود که بدانیم، تمایز بین افراد نظامی و افراد عادی مسئله ای قدیمی در تاریخ جنگها نبوده و همه ساکنان کشور دشمن در جنگهای ،گذشته مانند هم شمرده شده و با همه به یک نوع رفتار می شد؛ تا اینکه در مقدمه اعلامیه سن پطرزبورگ ١٨٦٨ تصریح شد تنها هدف مشروع در جنگ تضعیف نیروهای مسلح دشمن است. پس از آن به تدریج اصل تفکیک یا اصل مصونیت غیر نظامیان مورد توجه بیشتری قرار گرفت (قربان نیا، ۱۳۸۷: ۱۷۳).
کنوانسیونهای لاهه نیز به طور ابتدایی و ناقص حمایت از افراد غیر نظامی را مورد پذیرش قرار داده اند اما کنوانسیون چهارم ژنو ١٩٤٩ مربوط به حمایت از افراد غیر نظامی در زمان ،جنگ به طور آشکارا بین افراد عادی و نظامی تمایز قایل شده و پروتکل اول الحاقی به کنوانسیونهای چهارگانه ژنو مربوط به حمایت از قربانیان منازعات مسلحانه بین المللی نیز صریحا در ماده ٤٨ حمایت از افراد غیر نظامی را توسعه داده و مقرر نموده؛ «به منظور تضمین احترام و حمایت از جمعیت غیرنظامی و اموال غیر نظامی طرفهای مخاصمه باید همواره بین سکنه غیر نظامی و نظامیان و نیز اهداف نظامی و اهداف غیر نظامی تمایز قایل شده و عملیات خود را فقط متوجه بین اهداف نظامی نمایند». به این ترتیب رعایت اصل تفکیک علاوه بر حمایت از افراد بشری (غیر نظامیان) شامل حمایت از اموال آنها نیز می شود. دیوان بین المللی دادگستری در رأی مشورتی «مشروعیت تهدید یا کاربست تسلیحات هسته ای» (۸ ژوئیه ١٩٩٦) در پاراگرافهای ۷۸، ۹۲ و ۹۵ نیز بر همین اصل تأکید کرده است (ممتاز، ١٣٨٧: ١٥٤).
تفکیک بین نظامیان و غیرنظامیان مطلق نیست بلکه بر اساس ماده ۱۹ کنوانسیون چهارم این تفکیک تا زمانی معتبر است که اهداف غیر نظامی یعنی بناها و اماکن غیر نظامی، در امور نظامی مورد استفاده قرار نگیرند؛ چه در این صورت جزو اهداف نظامی محسوب شده فاقد مصونیت خواهند شد همچنین حمایت از بیمارستانها و درمانگاه ها نیز که اهمیتی بیش از دیگر اماکن غیر نظامی دارد هنگامی که برای مقاصد نظامی مورد بهره برداری قرار گیرند، قطع خواهد شد.
موضوعات مصون از حمله شامل سه قسمت عمده انسانها مکان ها و محیط زیست است اماکنی که برای بقای افراد عادی لازم است از جمله خانه ها و اماکن ،بهداری عبادی و فرهنگی و مانند آنها از حمله مصون هستند ( اموال (ضروری). مکانهایی که برای نجات انسانهای غیر نظامی از آسیبهای جنگ ضروری اند مانند بیمارستانها و پناهگاه ها مصون از حمله،اند حتی اگر متصف به وصف نظامی باشند.
طبق بند ۳ ماده ۵۲ پروتکل اول الحاقی فرض بر غیر نظامی بودن اماکنی است که به طور معمول برای مقاصد غیر نظامی بکار برده میشوند بنابراین نظامی بودن آن نیازمند اثبات است (قرباننیا، ۱۳۹۲(الف): ۳۵) ضرورت مراقبت دایمی در هدایت عملیات نظامی برای محفوظ ماندن افراد غیر نظامی در مخاصمات مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی در ماده ۳ مشترک کنوانسیونهای چهارگانه ،ژنو بند اول ماده ۵۷ پروتکل اول و ماده ۱۳ پروتکل دوم مورد تاکید قرار گرفته است.
جایگاه والای اصل تفکیک امروزه با ظهور پدیده هایی نو در عرصه مخاصمات مسلحانه با چالشهایی مواجه گردیده است گسترش بی سابقه جنگ و بکارگیری سلاحهای انهدام فراگیر سبب شده تا مفهوم سنتی اصل تفکیک در چنین وضعیتهایی ناکارا و ناکافی به نظر رسد نابرابری شدید قوا در بین طرفین موجب گردیده تا طرف ضعیف تر یا به مردمی کردن جنگ روی آورد و یا متوسل به روشهای تروریستی شود. این چنین ،وضعیتی به معنای حمله به غیر نظامیان و نقض حقوق بشر دوستانه خواهد بود ( اقبالی، ۱۳۸۸).
در حقوق اسلام اصل تفکیک مورد تاکید قرار گرفته است و میان نظامیان و غیر نظامیان فرق نهاده شده است همه کسانی که به هر نحوی توانایی جنگیدن با سپاه اسلام را دارا هستند و در عمل اقدام به انجام عملیات نظامی نموده اند، رزمنده محسوب میشوند و اسلام اجازه جنگیدن با آنها را داده است (زحیلی ١٤١٩: ٥٠٥). این دسته شامل افرادی که توانایی جنگیدن را ندارند ولی به دلیل ارایه طرح های نظامی و نقشه های جنگی با دشمن همکاری کرده اند نیز می شود. در مقابل حمایت از غیر نظامیان و رعایت حقوق آنان در جنگ مورد سفارش قرآن، پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) قرار گرفته است. در آموزه های اسلام از کشتن افرادی که مباشرتی در جنگ ندارند نهــی شــده اسـت. خداوند در قرآن کریم به مسلمانان فرمان میدهد که فقط با کسانی که با شما می جنگند، نبرد کنید و تجاوزکار نباشید (بقره:۱۹۰). در این آیه ضرورت رعایت حقوق کسانی که نقش فعالی در جنگ ندارند مورد توجه قرار گرفته و نبرد با کسانی که با مسلمانان نمیجنگند تجاوزگری و خروج از حدود الهی شمرده شده است. مفسران برای تجاوزی که در آیه مورد نهی قرار گرفته مصادیق زیادی شمرده اند که نبرد با کافرانی که در حال جنگ با اهل ایمان نیستند یکی از آنهاست (طبرسی، ۱۳۷۲ : ۲/٥١٠ ؛ طباطبایی، ١٤١٧: ٢/٦٠؛ مکارم شیرازی، ١٣٦٧: ۲/ ۱۸ - ۲۰).
برخی از مفسران معتقداند نیامدن متعلّق نهی در اعتدا و تعیین نکردن آنچه نباید از آن تجاوز و تعدی نمود در این آیه نشانگر این است که اطلاق از اعتدا و تجاوز مقصود است تا شامل هر گونه تجاوز از حق و حکمی شود؛ خواه درباره اشخاص باشد یا نحوه قتل دشمن یا سایر قوانین جنگ (جوادی آملی، ۱۳۹۰: 9/277 - ۲۷۸). از این آیه علاوه بر ممنوعیت جنگ با غیر نظامیان ممنوعیت تخریب اماکن غیر نظامی نیز فهمیده می شود (مکارم شیرازی، ١٣٦٧: 9/11) برخی از مفسران معتقداند نیامدن متعلّق نهی در اعتدا و تعیین نکردن آنچه نباید از آن تجاوز و تعدی نمود در این آیه، نشانگر این است که اطلاق از اعتدا و تجاوز مقصود است تا شامل هر گونه تجاوز از حقی و حکم شود؛ خواه درباره اشخاص باشد یا نحوه قتل دشمن یا سایر قوانین جنـگ (جوادی آملی، ۱۳۹۰: 9/277 - ۲۷۸).
در آیه ای دیگر به عدالت و نیکی به غیر مسلمانانی که ستیز با مسلمانان ندارند ترغیب شده است (ممتحنه: ۸) همچنین خداوند به مسلمانان خبر میدهد که وجود زنان و مردان مومن و بی گناهی در میان اهل مکه موجب شد که شما را از جنگ با اهل مکه بازداریـم تـا مبادا ناخواسته گرفتار خطایی شوید که عواقب آن دامان شما را بگیرد (فتح: ٢٥).
در سخنان پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) نیز از جنگ با غیر نظامیان بـه شـدت نهی شده است. روایات فراوانی در این باره وارد شده که در منابع روایی باب خاصی را خود اختصاص داده است (طوسی ١٤٠٧ (الف): 6/156؛ بخاری، ١٤٢٢: 4/61؛ علامه حلی ١٤١٤: ۲۹٦/٩؛ بیهقی ، ١٤٢٤: ۹/۱۳۱ - ۱۳۲). در این روایات از آسیب رساندن در جنگ به ،کودکان ،زنان ،پیران ناتوانان از جنگیدن راهبان و مبلغان مذهبی بیماران، مجروحان حیوانات، مراتع و مزارع اماکن مسکونی و اماکن عبـادی بـه طـور مشخص نهی شده است (طوسی، ١٤٠٧ (الف): 6/156 - ح۲۷۷؛ نجفی، ١٤٠٤: ٢١/۷۳)
پیامبر اسلام (ص) هنگام فتح مکه علیرغم آزار فراوانی که از مشرکان مکه دیده بود، خطاب به یاران خود فرمودند: «فقط با کسی که با شما میجنگد بجنگید (ابن هشام، بیتا: 2/409؛ ابن كثير، ١٤٠٧: ٤/ ۲۹۷؛ احمدی ،میانجی، ١٤١١: ٩٢) و هر کس درب خانه اش را بست و از خانه بیرون نیامد در امان است» (حرعاملی، ١٤٠٩: 15/65). حضرت علی(ع) قبل از شروع جنگ صفین به لشکریانش :فرمود: «با آنها نجنگید تا جنگ را آغاز کنند، چــه اینکه شما برای حقانیت خود دارای حجت و دلیل هستید و واگذاشتن آنها تا نبرد را آغاز کنند، حجت دیگری است به سود شما و بر زیان ،آنان آنگاه که به اذن خدا آنان را شکست دادید فراریان را نکشید...» (نهج البلاغه، ١٤١٤: ٣١٨ ـ نامه ١٤).
اصل حمایت از افراد غیر نظامی مورد اجماع فقیهان مسلمان است. آنان با استناد به روایات به تفکیک جنگجویان از غیر آنان پرداخته و حکم کلی مصونیت غیرنظامیان را از روایات استنباط کرده و در مواردی هم که در روایات از غیر نظامیان نام برده شده به تفصیل درباره هر یک از آنان و شرایط مصونیت و جنگ با آنان سخن گفتهاند. (نجفی، ١٤٠٤ ، ٢١ ٧٣ - ٧٤؛ علامه حلی، ١٤١٢: ١٤/ ٩٨).
فقیهان در حمایت از غیر نظامیان به گونههای مختلف آسیب توجه کرده و علاوه بر فتوا به حرمت کشتن و جنگ مستقیم با غیر نظامیان فتوا به حرمت رفتارهایی ماننـد غارت، حمله شبانه حمله به اماکن مسکونی و اماکن امن و به کارگیری سم آسیب به غیر نظامیان در آنها وجود دارد .داده اند. به عنوان نمونه علامه حلی (م٧٢٦ق) میگوید: «جنگ با کافران با در سرزمین آنها جایز نیست؛ زیرا موجب کشته شدن کسانی مـی شـود کـه کشتن آنها در جنگ حرام است؛ مانند کودکان زنان و دیوانگان» (طوسی، ۱۳۷۵: ۳۱۳ – ٣١٤؛ عراقی، 1414: 4/403).